مظلومیت به توان ابدیت
به قلم زینب کثیری
واژه مظلوم از آن دسته واژگانی است که یک معنا را در بر ندارد. وقتی برای کسی واژه مظلومیت را به کار میبریم از مجموعهای مفاهیم برای توصیف او استفاده کردهایم. مظلوم در ذهن جمعی ما به کسی اطلاق میشود که به حقش نرسیده، بیدفاع به او ظلم شده، کسی به فریادش نرسیده و امثال این مفاهیم… اگر به تاریخ مراجعه کنیم کم نیستند افرادی که سرگذشت رنجآوری داشتند و با مطالعه زندگی آنها واژه مظلومیت به ذهن متبادر میشود.در این میان هستند افرادی که به یاوری مظلومی برخاسته و برای دفاع او از جان، مال و فرزند خویش گذشتهاند…
ابن کثیر در البدایه و النهایه، ج ۴ ص ۲۰۳ میگوید: فاطمه در اين مسأله بر ابوبکر غضب کرد و ناراحت شد ولی چنين حقی نداشت. او این نکته را در اعتراض بانو (س) به غصب فدک بیان میکند. مشابه این گفتارها و طلب بخشایش برای حضرت فاطمه (س) در جریان اعتراض حضرت به تشکیل سقیفه و غصب خلافت مسلمانان از او و دیگر مفسران عامه وجود دارد. اکنون سوال اینجاست که چرا فاطمه (س) حق اعتراض نداشت؟ آیا کار فاطمه (س) اشتباه بود که به تشکیل سقیفه و غصب فدک اعتراض کرد؟ مگر نه اینکه هر کس حقی از او پایمال شود واخواهیاش محفوظ است؟ و سوال اساسیتر این است که فاطمه غیر از اعتراض چه کرد؟ آیا لشکرکشی کرد؟ آیا همه غاصبان را از دم شمشیر گذراند؟ آیا اصلا به چیزی جز حق غصب شده مظلومی معترض شد؟ چگونه است که کسی برای احقاق حق مظلومی اعتراض کند و او را سیلی بزنند؟ چگونه است که برای دفاع از حق مظلومی کسی فریاد دادخواهی بلند کند و او را چنان به زمین بکوبند که پهلویش بشکند؟ چگونه است که با وجود همه اینها تاریخ سعی میکند این واقعه را کتمان کند تا جایی که بگویند این ماجرا دعوایی خانوادگی بود؟ یا از آن بدتر حمله به خانه امیرالمومنین ع، آتش زدن خانه، سقط فرزندی ششماهه و … افسانهای بیش نیست…گاهی در تاریخ هستند کسانی که هم خود مظلوم بودهاند هم کسی که از آنها دفاع کرده است.
آیا میتوان مشخص کرد چه کسی از همه مظلومتر است؟ آیا میتوان معیاری برای سنجش «تر» یا «ترین» یافت؟ پاسخ به این سوالات، سخت و دشوار است. همانطور که این واژه مفهوم گستردهای دارد به همان ترتیب رتبهبندی مشمولان آن نیز پیچیدگی بسیاری دارد. شاید کار درست این است که دنبال این رتبهبندی نباشیم. شاید بهتر باشد به عقل و احساس انسانهای ذیشعور اعتماد کنیم. بیشک عقل، دادگرِ منصف و مناسبی است.
زنی برای دفاع از حق مظلومی کتک میخورد. صورت نیلی او در برگ برگ تاریخ واضح و مبرهن است. جنین او بین در و دیوار در شکم سقط میشود. صدای گریه نوزاد به دنیا نیامدهاش از ورقورق تاریخ به گوش میرسد. غسل و تدفین شبانه این زن در صفحه صفحه تاریخ به یادگار مانده و قبر او قرنهاست از آدمیان پنهان است.
دیدگاهتان را بنویسید