«بصیرت، پشت همین نیمکتها»، به مناسبت روز دانشآموز
به قلم سیده اعظمالشریعه موسوی
در روزشمار انقلاب اسلامی، سیزدهم آبان صرفاً یک مناسبت نیست؛ خاطرهای زنده و جریانساز است. روزی که نماد آگاهی و ایمانِ نسلی است که در برابر ظلم و استکبار، مقاومت کردند و صدای بیداریشان را به گوش تاریخ رساندند. هر ساله روز دانشآموز، یادآور نوجوانانی است که در سیزده آبان ۱۳۵۷، در برابر گلوله ایستادند و خونشان بر سنگفرش خیابانها جاری شد، تا آزادی و استقلال ایران اسلامی به نتیجه برسد. اما امسال سیزده آبان رنگوبوی دیگری هم دارد و با یاد مظلومیت دیگری نیز پیوند خورده است؛ یاد دانشآموزانِ شهیدِ جنگِ دوازدهروزه. دانشآموزانی که ادامهدهندگان همان راهی بودند که از سیزده آبان ۵۷ آغاز شد. سیزده آبان و روز دانشآموز، امسال معنایی دوچندان دارد. نهتنها یاد دانشآموزان انقلاب را گرامی میداریم، بلکه به احترام شهدای مظلوم جنگ دوازدهروزه نیز سر تعظیم فرود میآوریم؛ آنان که بهجای زنگتفریح، صدای انفجار شنیدند و بهجای رفتن به اردو به آسمان پر کشیدند.روزی که باید همهی ما، از معلمان تا مسئولان، از والدین تا دانشآموزان، درنگ کنیم و از خود بپرسیم: چگونه میتوانیم پاسدار میراث آن عزیزان باشیم؟ اگر آن روز نوجوانان ما در خیابانها فریاد استقلال و آزادی سر دادند، در دوازده روز حماسه، نسل دیگری از همان فرزندان ایران، با خون بیگناهشان مظلومیتِ ملت را فریاد زدند. دشمن، در آن دوازده روزِ پر التهاب، بر شهرها آتش ریخت؛ بر خانهها، بازارها، و حتی بر کوچههایی که صدای بازی و خندهی کودکان در آن میآمد. در میان آن آتش و دود، نامهایی جاودانه شدند؛ نوجوانانی که تازه از امتحانات پایان سال فارغ شده بودند، دفترهای مشقشان هنوز بوی مدرسه میداد و تابستان برایشان تازه شروع شده بود؛ تابستانی که به خون نشست. دشمن با موشک و آتش، امنیت خانههای مردم را نشانه گرفت و در آن میان، کودکان و دانشآموزان بسیاری جان باختند؛ مظلومانه، بیدفاع، و تنها به جرمِ ایرانی بودن و زندگیکردن در سرزمین ایمان و عزت. شهدای دانشآموزِ جنگ دوازدهروزه نه در سنگر که در آغوش خانواده، در حیاط خانه، یا حتی در مسیر خرید نان و کلاس ورزش به شهادت رسیدند. کودکان و نوجوانانی که قربانیان بیگناه خشونتی شدند که هیچ منطق انسانی آن را توجیه نمیکند و شهادتشان سندی شد از مظلومیت مردم و پایداری ملتی که حتی در سختترین لحظات، عزت خود را حفظ کردند. خونشان در حالی بر خاک شهرهایشان جاری شد که هنوز صدای زنگ آخر مدرسه در گوششان بود. جنگ دوازدهروزه، یادآور حقیقتی تلخ است: دشمن، هرگز میان سرباز و دانشآموز، میان مدرسه و سنگر تفاوتی قائل نیست؛ اما تاریخ نشان داده ملتی که کودکانش باروحیه مقاومت رشد میکنند، شکستناپذیر است.سیزده آبان، روز بصیرت است؛ و شهدای دانشآموز جنگ دوازدهروزه، نشانهای هستند از بهای سنگینی که ملت ایران برای حفظ همین بصیرت و امنیت پرداخت.دانشآموزانی که درس آخرشان را با خون خود برایمان نوشتند: «امنیت، اتفاقی نیست؛ ثمرهی اقتدار و ایمان است.» در هر دو روایت، قهرمانان ما نوجواناناند. یک طرف، دانشآموزانی که در برابر استبداد داخلی و سلطهی بیگانه ایستادند، و طرف دیگر، دانشآموزانی که در خانههایشان قربانی دشمنی شدند که از صدای کودکان هم میترسید.این دو تصویر، دو فصل از یک کتاباند: کتابی به نام هویت ایرانی و اسلامی که سطر به سطرش با خون نسل جوان نوشته شده است.سیزده آبان، فرصتی است برای مرور دوبارهی معنای «دانشآموز» در فرهنگ ما.دانشآموز در ایران تنها در مقام یادگیرندهی علم نیست؛ او حامل دینداری و مسئولیت است.سیزده آبان باید روزی برای تأمل دوباره در مسئولیت نهاد آموزشوپرورش باشد.اینکه چگونه میتوان نسلی را چنان پرورش داد که معنای واقعی هویت و عزت را درک کند؟باید به دانشآموزان بیاموزیم که امنیت امروز کشورمان را مدیونِ بزرگمردانی از این سرزمین هستیم که خالصانه جانشان را فدای آرامش دیگران کردند. و در هر فصلی از تاریخ، فرزندان ایران، حتی بیدفاعترینشان، ستونهای عزت و سربلندی این سرزمین بودهاند.یادشان جاودان، راهشان پررهرو، و آرامش امروزمان وامدار مظلومیت آنان است.
دیدگاهتان را بنویسید