جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • درباره ما
    • اهداف بانوی فرهنگ
    • تاریخچه بانوی فرهنگ
  • اخبار
    • گزارش نشست
    • اخبار و رویدادها
    • مسابقات و فراخوان
  • یادداشت
  • قفسه کتاب
  • پایگاه نقد
    • نقد داستان کوچک (قندونقد)
    • نقد داستان کوتاه
    • مرورنویسی
    • نویسندگان
  • دفتر داستان
    • داستان
    • داستانک
    • ناداستان
  • یک لقمه ادبیات
  • حلقه فانتزی
  • نگارخانه
    • عکس
    • آوا
    • نما
  • پادکست
  • بسته های آموزشی
  • تماس با ما

ورود

گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟

ثبت نام

داده های شخصی شما برای پشتیبانی از تجربه شما در این وب سایت، برای مدیریت دسترسی به حساب کاربری شما و برای اهداف دیگری که در سیاست حفظ حریم خصوصی ما شرح داده می شود مورد استفاده قرار می گیرد.

0
آخرین اطلاعیه ها
جهت نمایش اطلاعیه باید وارد سایت شوید
  • خانه
  • درباره ما
    • اهداف بانوی فرهنگ
    • تاریخچه بانوی فرهنگ
  • اخبار
    • گزارش نشست
    • اخبار و رویدادها
    • مسابقات و فراخوان
  • یادداشت
  • قفسه کتاب
  • پایگاه نقد
    • نقد داستان کوچک (قندونقد)
    • نقد داستان کوتاه
    • مرورنویسی
    • نویسندگان
  • دفتر داستان
    • داستان
    • داستانک
    • ناداستان
  • یک لقمه ادبیات
  • حلقه فانتزی
  • نگارخانه
    • عکس
    • آوا
    • نما
  • پادکست
  • بسته های آموزشی
  • تماس با ما
ورود
  • خانه
  • درباره ما
    • اهداف بانوی فرهنگ
    • تاریخچه بانوی فرهنگ
  • اخبار
    • گزارش نشست
    • اخبار و رویدادها
    • مسابقات و فراخوان
  • یادداشت
  • قفسه کتاب
  • پایگاه نقد
    • نقد داستان کوچک (قندونقد)
    • نقد داستان کوتاه
    • مرورنویسی
    • نویسندگان
  • دفتر داستان
    • داستان
    • داستانک
    • ناداستان
  • یک لقمه ادبیات
  • حلقه فانتزی
  • نگارخانه
    • عکس
    • آوا
    • نما
  • پادکست
  • بسته های آموزشی
  • تماس با ما
ورود

وبلاگ

بانوی فرهنگاخبارمعرفی کتابمروری بر رمان «صید درخت»

مروری بر رمان «صید درخت»

3 آبان 1404
ارسال شده توسط بانوی فرهنگ
معرفی کتاب

یک درخت یا یک دختر

به قلم فاطمه‌سادات حاجی‌باباییان

صید درخت قصه‌ی ارغوان است. دختری ساده اما با نیروهایی ماورایی، که در روستایی زیبا، با حال و هوای شمالی زندگی می‌کند. روستایی که با پردازشی خلاق، خواننده را با جهانی لازمان و لامکان مواجه می‌نماید و او را پای قصه‌ای سوررئال و آخرالزمانی می‌نشاند.

ارغوان که به واسطه‌ی کینه و حسادتی قدیمی که بذر آن از جانب شخصیتی به نام صدری، در دل اهالی روستا کاشته شده، با مظلومیت به انزوا تن داده است.

قصه قصه‌ی مبارزه‌ی او با جهل وخرافه است. برای اثبات خویش و زدودن نفرت اهالی نسبت به خودش.

خرافه و اباطیل موهومی که اهالی روستا دهان به دهان آن را منتقل نموده‌اند؛ بر پیشانی ارغوان، مٌهری از شومی و بدقدمی نشانده و آرامش روانی او را به التهاب و تنش مبدل کرده است.

درخت عنصر کلیدی داستان است و همه‌چیز حول آن رقم می‌خورد. از سویی تلاقی و این‌همانی داستان در عنصر درخت و دختر، از نکات ریز و جذاب قصه است، که در انتهای کتاب خواننده را با رازی شگرف و اسطوره‌ای رها می‌نماید.

نگاه نویسنده نسبت به زن و جایگاه او، طنین صدای فرضیه‌ی گایا، یا همان مادرزمین را در ناخودآگاه خواننده زنده می‌نماید. فرضیه‌ای که مدعیست، سیاره زمین مانند یک درخت، دارای حیات است. و او مادر و ریشه‌ی همه‌ی پدیده‌های طبیعی‌ است. و لیلا شمس نویسنده اثر توانسته در طول قصه‌اش، مخاطب را به زیبایی با الهه‌ی مادر یا ایزدبانو، که نماینده و تجسم بخشِ طبیعت، الهام بخش حس مادری و باروری، و نهایتا تجلی اسطوره‌های آفرینش، و سخاوتِ زمین است، همراه نماید.

این نگاه اسطوره‌ای، کهن‌الگویی و افسانه محور، در بستر ساختار سنتی و روستایی قصه، بخشی از هنرنمایی نویسنده قلمداد می‌شود.

نویسنده‌‌ی به ظاهر گمنامی که پیش از صید درخت با نویسندگی در یک مجموعه داستان به نام «ساکنان شهر بهشت» و تألیف کتاب« به شرط آفتاب» که گردآوری ادبیِ مجموعه‌ای از روایات درباره‌ی زندگی امام هشتم علیه‌السلام است مخاطب مذهبی را مدنظر قرار داده بود، اکنون به نظر می‌رسد با ترسیم فضایی جدید و سبکی نوآورانه در اثر جدیدش، مخاطبان گسترده‌تری را با خود همراه نماید.

در بیش از نیمی از کتاب نقابی از نفرت بر چهره‌ی راویان چند‌ده‌گانه‌ی داستان خودنمایی می‌کند. گویا اهالی روستا این تنفرِ موهوم از ارغوان را چون گازی سمی بو کشیده و دچار یک مسمومیت همگانی شده‌اند. در این بین توانایی قصه‌پردازی نویسنده آنجا به چشم می‌آید که با ترسیم فضایی سوررئال و ایجاد ارتباطی تنگاتنگ میان ارغوان، دختر داستان و صبا گوزن وحشی قصه، که همدم و هم‌سخن دختر است و درخت زیبای ارغوانِ بالای تپه‌ی راش، که ملجأ دختر و حکم مادر او را دارد، خواننده را مسحور قصه و شخصیت‌پردازی غنی آن می‌نماید. در نهایت این دختر قصه است که با جادوی عطر سیب‌‌هایش، نفرت آدمها را زدوده و آن را به محبت بدل می‌نماید.

هرچند گاهی در مسیر قصه تکرار برخی مکررات و روایت‌های متعدد از راویان، قدری ملال‌آور می‌نماید اما سبک خاص و متفاوت نویسنده در چینش شخصیت‌ها و گرفتن کارکرد از اینهمه شخصیت، به تعلیق جذاب قصه کمک کرده و همانند بوی سیب‌هایی که در سبد دختر، مشام خواننده را پرکرده است، او را با قصه همراه می‌کند.

استفاده از عناصر ایرانی از جمله نوع لباس‌ پوشیدن‌ها، سبک زندگی، معماری، قالی‌بافی و… و نیز عناصر اسلامی چون مسجد از دیگر مؤلفه‌های ارزنده‌ی این داستان به شمار می‌آید. هرچند جای خالی بهره‌مندی از ساحت معنوی مسجد و گرفتن کارکردی مناسب از آن، برای از بین بردن اختلافات و کینه‌ورزی‌های اهالی کاملا مشهود است.

روایت چندگانه‌ی شخصیت‌ها در «صید درخت» عاملی برای جذابیت این قصه است لکن ضعف در ساخت لحنی جداگانه و متمایز برای آنها از نکات مغفول مانده به حساب می‌آید.

اما ترفند جذاب نویسنده، در فصل پایانی چنین خودنمایی می‌کند؛ که با نشانه گذاری روی بعضی عبارات، خواننده را وادار به بازگشت به صفحات قبلی کتاب و یافتن ردی جدید از ماجرا در بین روایت راویان می‌نماید. این نوآوری در بستر قصه خوش درخشیده است.

و بالاخره ضربه‌ی نهایی در پایان کتاب و افشا شدن سرّ پنهانِ هویت ارغوان، از زبان حوا که کهن‌الگوی مادرانگی را در طول داستان یدک می‌کشد، اتفاق می‌افتد. و بعد ناگهان خواننده‌ای را که هنوز با راز از پرده افتاده‌ی دختر، کنار نیامده است با منظره‌ای آخرالزمانی تنها می‌گذارد و مقابل چشم‌های حیران از تعلیق او، از حقیقت در هم تنیده‌ی طبیعت و انسان پرده برمی‌دارد. و او را با شمایل جدیدی از خود انسانی‌اش مواجه می‌نماید.

در واقع نویسنده با پایان‌بندی بی‌نظیرش در فصل آخر کتاب همه‌ی حفره‌های ذهنی خواننده و زخم‌های حاصل از نفرت و منفی‌بافی‌های شخصیت‌ها را مرهم گذارده و در نقطه‌ی اوج با پایانی خوش قصه را خاتمه می‌دهد.

« دستهای اهالی درهم تنگ‌ و تنگ‌تر شدند، گویی که همه یکی می‌شوند، یک درخت یا یک دختر»

 

اطلاعات کتاب:

رمان صید درخت

نوشته‌ی لیلا شمس توسط انتشارات سوره مهر در ۲۴۰ صفحه به چاپ رسیده.

برشی از کتاب:

« از خانه‌ی تک‌تک‌تان ریسه کشیده‌ام.

به راهتان نور پاشیده‌ام. چشم‌هایتان را نبندید. سیب‌آورده‌ام. از جایی نزدیک‌تر از گوش‌هایتان با شما سخن می‌گویم.

آی قصه‌، قصه‌، قصه.

همین‌جایم… گوش‌هایتان را نگیرید.آغوش گشوده‌ام. بشتابید…بیایید.

و از همه به آغوش من فرار کنید….شما از منید و برمی‌گردید.بوی سیب همه‌جا را پرکرده.

دمی بایستید. بچشید. وردش را بگیرید. که همه بدان نجات خواهید یافت…»

برچسب ها: باشگاه ادبی بانوی فرهنگصید درختفاطمه سادات حاجی‌باباییانمعرفی کتاب
قبلی مخفیگاه پشت دیوار
بعدی یادداشتی بر کتاب «من او»

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو برای:
برچسب‌ها
آموزش داستان نویسی آموزش داستان‌نویسی آموزش نویسندگی احسان عباسلو ادبیات ادبیات داستانی اصول نویسندگی امام حسین ایده اولیه داستان باشگاه ادبی بانوی فرهنگ بانوی فرهنگ توصیف در داستان تکنیک های داستان نویسی حوزه هنری داستان داستان نویسی داستانک داستان کوتاه داستان کوچک داستان‌نویسی رمان روایت سارا عرفانی سوگواره عاشورایی ده عاشورا قصه محرم مرضیه نفری معرفی کتاب مولود توکلی ناداستان نقد نقد داستان نقد داستان کوتاه نویسنده نویسنده شو نویسندگی نویسندگی خلاق نیلوفر مالک پیرنگ داستان کتاب باز کتابخوانی کتاب خوب کتاب گردی کتابگردی
  • محبوب
  • جدید
  • دیدگاه ها
بایگانی‌ها
  • نوامبر 2025 (6)
  • اکتبر 2025 (9)
  • سپتامبر 2025 (10)
  • آگوست 2025 (9)
  • جولای 2025 (18)
  • می 2025 (29)
  • آوریل 2025 (7)
  • مارس 2025 (10)
  • فوریه 2025 (31)
  • ژانویه 2025 (24)
  • دسامبر 2024 (20)
  • نوامبر 2024 (34)
  • اکتبر 2024 (7)
  • آگوست 2024 (2)
  • جولای 2024 (11)
  • ژوئن 2024 (17)
  • می 2024 (31)
  • آوریل 2024 (29)
  • مارس 2024 (37)
  • فوریه 2024 (19)
  • ژانویه 2024 (43)
  • دسامبر 2023 (34)
  • نوامبر 2023 (36)
  • اکتبر 2023 (35)
  • سپتامبر 2023 (25)
  • آگوست 2023 (32)
  • جولای 2023 (37)
  • ژوئن 2023 (19)
  • می 2023 (11)
  • آوریل 2023 (10)
  • مارس 2023 (14)
  • فوریه 2023 (17)
  • ژانویه 2023 (30)
  • دسامبر 2022 (14)
  • نوامبر 2022 (14)
  • اکتبر 2022 (15)
  • سپتامبر 2022 (20)
  • آگوست 2022 (18)
  • جولای 2022 (9)
  • ژوئن 2022 (12)
  • می 2022 (19)
  • آوریل 2022 (5)
  • مارس 2022 (3)
  • فوریه 2022 (15)
  • ژانویه 2022 (18)
  • دسامبر 2021 (15)
  • نوامبر 2021 (10)
  • اکتبر 2021 (4)
  • آگوست 2021 (3)
  • جولای 2021 (1)
  • ژوئن 2021 (2)
  • می 2021 (1)
  • آوریل 2021 (1)
  • مارس 2021 (6)
  • ژانویه 2021 (8)
  • نوامبر 2020 (1)
  • اکتبر 2020 (1)
  • آگوست 2020 (1)
  • جولای 2020 (3)
  • ژوئن 2020 (1)
  • آوریل 2020 (1)
  • فوریه 2020 (2)
  • ژانویه 2020 (2)
  • دسامبر 2019 (1)
  • نوامبر 2019 (1)
  • اکتبر 2019 (1)
  • آگوست 2019 (1)
  • جولای 2019 (1)
  • مارس 2019 (1)
  • دسامبر 2018 (1)
  • اکتبر 2018 (1)
  • جولای 2018 (1)
  • ژوئن 2018 (1)
  • مارس 2018 (1)
  • فوریه 2018 (2)
  • ژانویه 2018 (2)
  • دسامبر 2017 (1)
  • نوامبر 2017 (2)
  • اکتبر 2017 (1)
  • سپتامبر 2017 (1)
  • ژانویه 2017 (1)

باشگاه ادبی بانوی فرهنگ، به منظور هم افزایی بانوان نویسنده و علاقمندان به نویسندگی توسط چند تن از بانوان نویسنده ی کشور تشکیل شد.

  • تهران، خیابان سمیه نرسیده به خیابان حافظ، حوزه هنری، دفتر بانوی فرهنگ
  • 02191088034
  • info@banooyefarhang.com
نمادها
© 1400. قالب طراحی شده توسط بانوی فرهنگ
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://www.banooyefarhang.org/?p=14107

برای تهیه کتابها از طریق راه های ارتباطی با ما تماس بگیرید. رد کردن

دسته بندی دوره ها
دوره های من
دسته بندی دوره ها

کتاب اعضای کانون

  • 50 دوره

دوره های من
برای مشاهده خریدهای خود باید وارد حساب کاربری خود شوید

Facebook Twitter Youtube Instagram Whatsapp
مرورگر شما از HTML5 پشتیبانی نمی کند.