معرفی کتاب «مدیر مدرسه» – اثر جلال آلاحمد، به بهانۀ زادروزش
به قلم سیده اعظمالشریعه موسوی
دبیرستانی بودم که با کتابهای جلال آشنا شدم و از همان موقع جزء نویسندگان مورد علاقهام شد و همچنان هست. جادویی در کلمات و نوع بیان و نثر جلال وجود دارد که درباره هر موضوعی با هر زاویه دیدی که مینویسد، دلچسب و گیراست و خواننده را تا پایان کتاب با خودش میکشاند. داستان «مدیر مدرسه» هرچند بیشتر شبیه خاطره نگاری و روزنوشت است تا داستان، اما همچنان جذابیت خودش را دارد و دغدغههای ذهنی و فرهنگی نویسنده را با مخاطب در میان میگذارد. همینکه کتابهای جلال همچنان از شصت–هفتاد سال پیش تاکنون منتشر میشوند و مخاطبان خود را دارند و نامش چنین ماندگار بر عرصه ادبیات ایران میدرخشد، نشان از قلم زیبا و سبک نوشتاری متفاوت اوست. «مدیر مدرسه» یکی از مهمترین و خواندنیترین آثار داستانی جلال آلاحمد است؛ داستانی کوتاه اما عمیق که در سال ۱۳۳۷ منتشر شد و از همان روز نخست توجه عده زیادی را به خودش جلب کرد. این کتاب نهتنها روایت یک تجربه شخصی از مدیریت مدرسه است، بلکه تصویری شفاف، بیتعارف و تلخ–طنز از ساختار آموزشی، بوروکراسی اداری و مشکلات اجتماعی دهه ۳۰ ایران ارائه میدهد. این داستان را بسیاری افراد یکی از قلههای نثر آل احمد و یکی از مهمترین داستانهای اجتماعی معاصر فارسی میدانند.
خلاصه کوتاه (بدون لو دادن پایان)
راوی داستان، معلمی است که از وضعیت کارمندی و فضای سرد و خستهکننده اداره به تنگ آمده و تصمیم میگیرد با پذیرش مدیریت یک مدرسه کوچک، زندگی تازهای را آغاز کند. او گمان میکند مدیریت مدرسه میتواند فرصتی برای آزادی، خلاقیت و نقشآفرینی باشد؛ اما خیلی زود متوجه میشود که مدرسه فقط یک ساختمان نیست، بلکه میدان نبردی است میان بینظمی، رشوهخواری، بیتفاوتی، فقر، فرصتطلبی و فشارهای اداری. مدیر مدرسه بهجای تربیت نسل آینده، مجبور است با مشکلات کوچک و بزرگ دستوپنجه نرم کند؛ از کاغذبازیهای وزیر و بازرس گرفته تا والدین ناراضی.این داستان، روایت سقوط آرامِ امیدهای یک معلم است؛ امیدهایی که زیر چرخدندههای سیستم له میشود.
شخصیتپردازی
جلال آل احمد مثل همیشه شخصیتهایی زنده، واقعی و بهغایت ملموس میسازد.۱. مدیر (راوی): مردی آرمانخواه اما تلخکام که با شوق وارد کار میشود و کمکم در دامهای ریزودرشت سیستم گرفتار میگردد. روایت اولشخص، صدای او را با تمام خشمها، تردیدها و طنز تلخش، درست در گوش خواننده مینشاند.
۲. شاگردان: هرکدام تصویری از بخشی از جامعهاند؛ از کودک کار تا بچه پولدار، از درسخوان دغدغهمند تا زرنگ بیسواد.
۳. اولیا، معلمها و مأموران اداره: نمایندگان نظامی خشک و بوروکراتیک که طنز جلال در توصیفشان گاه حتی از تلخی ماجرا مهمتر است.
تحلیل نثر و سبک
نثر جلال در این کتاب همان نثر موجدار و عصبی معروف اوست:– کوتاه و تیز، سرشار از اصطلاحات زنده، آمیخته با طنز تلخ، دارای ریتم گفتاری طبیعیخواندن «مدیر مدرسه» شبیه گوش دادن به معلمی است که قدم میزند، نفس میکشد، حرص میخورد و ما را هم با خودش به دل وقایع میکشد. توصیفات و تصویرسازیهای داستان آنقدر طبیعی و ملموس هستند که خواننده خودش را در مدرسه و در دفتر مدیر و حیاط مدرسه تصور میکند.
درونمایهها و پیامهای اصلی کتاب
– نقد صریح نظام آموزشی، بوروکراسی و فساد پنهان، فاصله میان آرمانگرایی و واقعیت، طنز تلخ جامعه ایرانی در دههی سی. جلال نشان میدهد که بسیاری وارد یک شغل میشوند تا تغییری ایجاد کنند، اما درنهایت این سیستم است که آنها را تغییر میدهد.«مدیر مدرسه» فقط روایت یک مدیر نیست؛ روایت فرسایش یک آرزوست. تقابل انگیزه فردی با سیستمی فرسوده. ارزش ادبی، اجتماعی و تاریخی آن سبب شده این اثر همچنان یکی از ماندگارترین نوشتههای جلال آلاحمد باقی بماند.
دیدگاهتان را بنویسید